گزارشی از وضعیت بازار صنایع دستی اودلاجان کرونا پا روی گلویش گذاشته و به سختی نفس می کشد!

در بین هیاهوی بازار، دالان سربسته ای به سختی نفس می کشد؛ دالانی که حالا بیشتر محل رفت و آمد باربرهاست و نه چندان خبری از مشتری هست و نه حتی رهگذر. «اودلاجان» انگار فرزند ناخلف بازار بزرگ و شلوغ تهران است؛ بازاری که حالا کرونا پایش را محکم رو گلویش گذاشته تا شاید همین اندک جانی هم که دارد را بگیرد.
به گزارش آبنما کار به نقل از ایسنا، قرار بود «اودلاجان» با شکل و شمایلی سنتی و دلنشین، بازار صنایع دستی تهران باشد و به همین خاطر هم بود که ۱۰ مهرماه ۱۳۹۵ پروژه احیاء و مرمت بازار اودلاجان با هدف شکل گیری محلی دایمی برای عرضه صنایع دستی با واگذاری نزدیک به ۲۰ حجره راه اندازی شد. بازارچه ای که وعده افزایش حجره هایش به ۱۴۰ باب هم به گوش رسیده بود، حالا بعد از گذشت پنج سال با تعداد محدودی دکان در این سو و آن سوی گذر سرپا مانده است.
هرچند بازار اودلاجان قبل از شیوع ویروس کرونا هم رونق چندانی نداشت، اما این روزها بازار کاسبی هنرهای دستی بیشتر از پیش رو به کسادی رفته است. در این میان برای آنچه بیشتر از همه میتوان نگران بود، وضعیت معیشتی تولیدکنندگان این محصولات در شهرها و روستاهاست که از قرار معلوم حالا هم حمایت مشخصی از جانب مسؤلان دریافت نمی کنند.

اودلاجانی که قرار بود یکی از زیباترین و پررفت و آمدترین گذرهای بازار تهران و محلی برای جذب گردشگر های خارجی باشد، حالا در شلوغی بازار تک و تنها مانده است و جز برخی از فروشندگانی که به قول خودشان به سختی سرپا مانده اند، همراه دیگری ندارد. نه این که اودلاجان اصلا مشتری نداشته باشد، اما تعداد مشتری ها آنقدر نیست که فروشندگان را داخل حجره هایشان نگه دارد. برخی مغازه ها تعطیل هستند یا این که رستوران و کافه شده و برخی هم اساسا تغییر کاربری داده اند. آنهایی هم که به صنایع دستی وفادار مانده اند، یا زنده بودنشان را مدیون فضای مجازی می دانند یا این که اساسا به فکرِ رفتن هستند.
البته که اودلاجان مدتی است، به خاطر موقعیت جغرافیایش به محل خوبی برای رفت و آمدها و عبور باربرها تبدیل گشته است. سقف زیبایش می تواند برای دقایقی هم که شده سایه ای برای رهگذرهای بازار تهران باشد. حالا اگر بخت مغازه ها هم بلند باشد، امکان دارد نگاه این رهگذرها به ویترین های خوش آب و رنگ حجره ها بیفتد.

یکی از همین فروشنده های جوان درباره وضعیت بازار می گوید: از زمانی که کرونا آمد حدودا کسب و کار ما هم نیمه تعطیل شد و اسفندماه هم با بیان رسمی به صورت کلی تعطیل شدیم؛ ازاین رو تنها راه ادامه فعالیت هم فروش آنلاین بود. بسیاری از کسبه بازار که به شکل سنتی فعالیت می کردند، ورشکسته شدند و آنهایی هم که به روزتر بودن و راهکار استفاده از شبکه های اجتماعی را می دانستند، توانستند کم و بیش ادامه بدهند. در دوران کرونا صدمه های زیادی دیدیم، اما از این جهت خوب بود که توانستیم فروش آنلاین را تقویت نماییم.
او یادآور می شود که بسیاری از وعده هایی که داده شد، همانند افزایش تبلیغات محیطی و بحث مالیاتی تا حدودی که رضایت ما جلب شود، انجام نشد. از دو سال پیش تا هم اکنون هم بازار در چند نوبت تعطیل شد و جالب است که همیشه بازار را تعطیل می کنند، اما ادارات دولتی باز هستند؛ این درحالی است که ما باید حقوق کارگرها و افرادی که با ما کار می کنند را هم پرداخت نماییم. ما حداقل انتظار داشتیم که در این دو سال مسؤلان به ما سر بزنند و خسته نباشید بگویند، اما این اتفاق نیفتاد و به این نتیجه رسیدیم که فقط باید روی پای خودمان بایستیم. اگر می خواستیم منتظر کمک باشیم، تاحالا باید ده ها بار ورشکسته شده بودیم.

اما فروشنده دیگری که تنها در حجره اش نشسته با اشاره به اینکه پیش از کرونا هم وضعیت بازار اودلاجان بد بود و هم اکنون بدتر هم شد، می گوید: همان گونه که می بینید نه رفت و آمدی هست و نه خرید و فروشی و ما می خواهیم جمع نماییم و برویم. متاسفانه تبلیغات درست انجام نشد و یه مدت کوتاه کارهایی انجام دادند و بعد هم به اتمام رسید. اوایل که می خواستند بازار را افتتاح کنند بعضی از مسؤلان به اینجا آمدند، اما بعد دیگر اصلا خبری نشد.

در میانه بازار فروشنده دیگری که سن و سال مسنی هم دارد، رو به روی مغازه خود روی سکو نشسته است؛ وقتی حرف از رونق بازار می شود آه بلندی می کشد و می گوید: فروش بسیار کم شده و در واقع میتوان اظهار داشت که اصلا دیگر فروشی در کار نیست. در این زمان دو سال هم هیچ کمکی به ما نشد و همین هم اکنون هم که اینجا نشسته ام پیام مالیات برایم آمده است.
در بخش انتهای بازار هم فروشنده خانمی که به شکلی کارگاه تولید صنایع دستی هم دارد، می گوید که «ما هم اکنون چهار سال است که در اینجا کار صنایع دستی انجام می دهیم؛ تا پیش از آمدن کرونا از شرایط راضی بودیم، اما از دو سال پیش تابحال نه ترویستی می آید و هم این که باید پرسنل را کم می کردیم. هم اکنون هم تنها امید این است که کرونا برود تا بتوانیم کار کنیم». او با اشاره به اینکه هیچ گونه حمایتی در این زمان از ما نشده است، یادآور می شود که حتی گاهی مجبور شدیم که از جیب بخوریم تا سرپا بمانیم.

اما ابوالقاسم حیدری، مدیر هیات امنای بازارچه صنایع دستی اودلاجان نظر دیگری دارد و همچنان به آینده بازار اودلاجان امیدوار است؛ او می گوید: در دوران کورنا گردشگر ها کم شد و با توجه به این که تردد به بازار از راه مترو است، بازار گاهی تعطیل و نیمه تعطیل و ضربه شدیدی به بازارچه وارد شد. البته در این زمان وام هایی از راه صندوق کارآفرین هنر به بازارچه تعلق گرفت.
او ادامه می دهد: قرار بود به مدت سه سال محیط اطراف بازارچه در اختیار اودلاجان قرار بگیرد تا بتوانیم مردم را جذب نماییم، اما فعلاً مسکوت مانده است؛ اما همچنان به دنبال انجام این کار هستیم تا به واسطه آن تبلیغاتی برای بازارچه آغاز شود و مردم را برای حضور دعوت نماییم. اگر این اتفاق بیفتد می توانیم این رکود را تا اندازه ای جبران نماییم.

منبع: