خاطره بازی با تیتراژهای ماندگار-۲؛ پدرسالار و یک ملودی خاطره ساز

موسیقی تیتراژ سریال تلویزیونی پدرسالار به کارگردانی اکبرخواجویی و آهنگسازی بهرام دهقانیار فراهم کننده فضایی نوستالژیک و خاطره انگیزبرای مخاطبان دهه هفتاد تلویزیون است.
دریافت 1 MB
خبرگزاری مهر -گروه هنر-علیرضا سعیدی: کارکرد تیتراژ چیزی شبیه به جلد کتاب است، که طراحش تلاش می کند با انتخاب عناصر، فرم ها و چینش ها با کمک گرافیک و موسیقی مخاطبان یک اثر را در جریان مبحث قرار دهد. شرایطی که گاهی بسیار نکته سنج، اندیشمندانه و حساب شده پیش روی مخاطبان قرار می دهد و گاهی هم به قدری سردستانه و از روی ادای یک تکلیف الزامی ایجاد می شود که بیننده را از اساس با یک اثر تصویری دور می کند. مجالی که بحث و تبادل نظر درباره کارکردهای در حوزه های تکنیکی، موسیقایی و محتوایی اش مبحث بسیار مهمی است و می بایست در وقت مقتضی روی آن تمرکز کرد.
اما آنچه در این روزها بهانه ای شد تا بار دیگر رجعتی به کلیدواژه «تیتراژ» داشته باشیم، بازخوانی از ماندگارترین و خاطره سازترین موسیقی های در ارتباط با برخی برنامه ها و آثار سینمایی و تلویزیونی است که برای خیلی از مخاطبان دربرگیرنده خاطرات تلخ و شیرینی است و رجوع باردیگر به آنها برای ما در هر شرایطی می تواند یک دنیا خاطره سازی کند. خاطره سازی که فرصت عید و بهار و نوروز ۱۴۰۰ در ایام کرونایی می تواند حداقل روح و ذهنمان را ببرد به سال هایی که حالمان بهتر از این روزهای پردرد سربود.
شرایطی که گروه هنر خبرگزاری مهر را بر آن داشت تا با بازنمایی و خاطره سازی رسانه ای از ماندگارترین تیتراژهای تلویزیونی در روزهای نوروزی منعکس کننده خاطراتی موسیقایی برای بینندگانی باشد که از نوروز و بهارش روایتی متفاوت تر از این سال ها دارند.
در دومین گام از این روایت های رسانه ای، موسیقی تیتراژ سریال «پدر سالار» به کارگردانی مرحوم اکبر خواجویی، آهنگسازی بهرام دهقانیار و بازی محمدعلی کشاورز، حمیده خیرآبادی، جمیله شیخی، سیامک اطلسی، آزیتا لاچینی، خسرو شجاع زاده، کتایون ریاحی، محمود پاک نیت، اکرم محمدی، فرحناز منافی ظاهر، محمود جعفری، پرستو گلستانی، حسن مهمانی، ناصر هاشمی، کمند امیرسلیمانی، جعفر بزرگی، زهره صفوی، حمید عبدالملکی، اکبر دودکار، محمدعلی ورشوچی، اکبرقدمی، فرهاد محبت، محرم بسیم، حمید مهرآرا انتخاب شده است.

یک اثر موسیقایی ماندگار که فارغ از جنبه های تکنیکی و محتوایی که در موسیقی متن هم برخوردار بود، توانست در روزگاری که هیجانات و پشت پرده های در ارتباط با موسیقی تیتراژ و انتخاب فلان خواننده و بهمان خواننده آنچنان مربوط نبود، با قدرت هرچه تمام تر عرض اندام کند و شمایلی متفاوت از موسیقی آغازین یک سریال پربیننده را به مخاطب ارائه نماید. فضایی که اساسا تبدیل به معرف اصلی سریالی از شبکه دو شد که با بازی بزرگانش، بینندگان را یک روز در هفته محو تماشا می کرد که همچنان تماشایش می ارزد به خیلی از سریال هایی حرف چندانی برای گفتن ندارند. سریالی بیرون آمده از باورها و اعتقادات یک خانواده در کلان شهری مانند تهران که تک تک ما ایرانی ها در مقاطعی با آن به شکلی متفاوت رو به رو بودیم و به قدری برایمان قابل لمس بود که هنوز طعم شیرین و خاطره ساز، بدی ها و خوبی های داستانش در ذهن و مغزمان جا خوش کرده است.
دهقانیار: بهانه ای شد تا من سعادت دیدار مرحوم کشاورز را در خانه خودم داشته باشم. به محض اینکه صدای تیتراژ از استودیوی من پخش گردید، دیدم که سر خویش را بالا آورد، بلند شد و مرا بوسید و بغل کرد داستان مجموعه دربارهٔ پدر میانسالی به نام «اسدالله» است. اسدالله خان پدری مهربان، خانواده دوست، دلسوز و در عین حال سختگیر و پرصلابت است. به باور او همهٔ پسرانش بعد از ازدواج می بایست در خانهٔ بسیار بزرگ او زندگی کنند. او چنین سیاستی را در مورد دو دخترش «مهری» و «زری» در پیش نگرفته و به همین جهت آنها دارای زندگی مستقلی هستند. اما ماجرای اصلی سریال از ازدواج آخرین فرزند او «ناصر» شروع می شود. ناصر که با دخترعموی خود «آذر» وصلت کرده به ناچار باید همانند دو برادر بزرگ تر خود در خانهٔ پدری زندگی کند. اما همسرش آذر که شاغل است و استقلال طلب و لجباز، زندگی در خانهٔ پدرشوهر را منطقی نمی داند و شروع یک زندگی کاملاً مستقل و به دور از دخالت های دیگران را طلب می کند. آذر به شدت پای این خواسته اش می ایستد و تحت هیچ عنوان از موضعش عقب نشینی نمی نماید. از سوی دیگر اسدالله خان هم موافقت با آذر را نوعی شکست و ضعف تعبیر نموده و از سوءاستفادهٔ احتمالی فرزندان دیگرش در آینده نگران است.
نوای «پدرسالار» چگونه ماندگار شد؟
حالا شما فرض کنید در این داستان پرپیچ و خم و البته کاملاً ایرانی، بخواهید موسیقی را روی تصاویر طراحی و تنظیم کنید که بازی درخشان بازیگرانش از یک طرف و عناصر و مؤلفه های بسیار دیگر شرایطی را فراهم آورد که می بایست یک اثر پرمخاطب و پرکشش را به بیننده کم حوصله آن روزها که رفته رفته آماده ورود به دنیای متنوع رسانه ها در دهه هفتاد بود، عرضه نماید. کاری که بهرام دهقانیار بعنوان یک موزیسین نشان داده بود که می تواند دست به چنین کار مهمی بزند. چون که او قبلاً و حتی بعدتر از ساخت موسیقی متن سریال های متفاوت دیگر نشان داده که به شدت نبض و سلیقه موسیقایی مخاطبان تلویزیونی را می شناخته و آنچنان هم روی این مورد تمرکز داشته که باید از او بعنوان یک آهنگسازِ خالق نوستالژی یاد کرد.

البته این آهنگساز در یکی از از گفتگوهای مفصلش که به بهانه انتشار تازه ترین آلبومش صورت گرفته بود، ضمن عرضه توضیحاتی کامل از آنچه در تجربیات آهنگسازی خود به سرانجام رسانده، به آهنگسازی سرسال پدرسالار هم اشاره کرده بود و اظهار داشته بود: «زمانی که اکبر خواجویی برای ساخت موسیقی سریال «پدرسالار» سراغ من آمد مختصری درباره شخصیت اصلی داستان برایم توضیح داد و اظهار داشت که دیکتاتور است. تا این را گفت فکر کردم باید موسیقی در چهارگاه ساخته شود اما وقتی یک سکانس از آنرا دیدم همان لحظه ملودی اش به ذهنم رسید.
دهقانیار که در کارنامه فعالیتهای مختلف خود، آهنگسازی خیلی از سریال ها و آثار ماندگاری چون «خونه مادربزرگه»، «زیر گنبد کبود»، «قهوه تلخ»، «ویلای من»، «همسران»، «قصه ها تابه تا» و «خانه سبز» را به ثبت رسانده مدتی پیش بود که در گفتگویی با خبرگزاری ایسنا درباره نحوه همکاری با دست اندرکاران سریال «پدرسالار» و ساخت موسیقی این مجموعه اظهار داشت: کارگردان سریال، پیرو آثاری که در آن زمان برای شبکه دو ساخته بودم، با من تماس گرفت و اظهار داشت که با عنایت به تسلطی که در موسیقی ایرانی دارم و پیشتر هم با آثارم آشنا شده، تصمیم به دعوت از من برای ساخت موسیقی گرفته است. در نتیجه برای ساخت موسیقی سریال «پدرسالار»، بخش هایی از چند قسمت اول را که فیلم برداری شده بود، به من نشان دادند. من هم بلافاصله وقتی صحنه ها را دیدم، با الگویی که مرحوم کشاورز بعنوان یک پدر مقتدر عرضه کرده بودند، تمی در ذهنم شکل گرفت که بعدها در موسیقی تیتراژ پیاده شد. درهمان لحظه با پیانویی که در آنجا بود، ایده ای که در ذهنم شکل گرفت را برای مرحوم خواجویی (کارگردان سریال) نواختم. از ایشان سوال کردم که آیا چنین فضای صوتی که در موسیقی چهارگاه ایرانی باشد را برای این سریال مناسب می بیند که با آن موافقت کردند. از آنجایی که مرحوم خواجویی پیشتر از حضور استاد محمد علی کشاورز در این سریال به من اطلاع داده بودند، خیلی دوست داشتم که نظر ایشان را هم درباره ایده موسیقی متن سریال بدانم.
وی ادامه می دهد: قرار گذاشتیم که وقتی طرح تیتراژ را تمام کردم، مرحوم خواجویی به همراه مرحوم کشاورز بیایند و کار را بشنوند. این بهانه ای شد تا من سعادت دیدار مرحوم کشاورز را در خانه خودم داشته باشم. به محض اینکه صدای تیتراژ از استودیوی من پخش گردید، دیدم که سر خویش را بالا آورد، بلند شد و مرا بوسید و بغل کرد و اظهار داشت که «به تو تبریک می گویم. این خود جنس و موسیقی است که می خواستیم. با این موسیقی که ساختی، کاراکتر مرا در این سریال به خوبی تعریف کردی.»
به هر حال این موضوعی اجتناب ناپذیر است که دهقانیار یکی از مهم ترین و جریان سازترین سازندگان موسیقی سریال های و برنامه های خاطره ساز تلویزیون بخصوص در دهه هفتاد است که به مخاطبانش خوب ثابت کرده چگونه با ابزار و عناصر در رابطه با موسیقی فیلم و سریال چگونه می تواند خاطره سازی کند. یک عنصر بسیار مهم که اتفاقاً بعنوان یکی از مهم ترین مؤلفه های ماندگاری و نوستالژیک چنین آثاری هم معرفی می شود.
این موسیقی ها با تمام فراز و نشیب هایی که برخوردار می باشند اساسا دربرگیرنده یک بیان شخصی از موسیقی است که تبدیل به یک بیان جمعی شده اند و رفته اند در گنجینه خاطرات یک نسل که با شکوهی از روایت ها و اتفاقات تلخ و شیرین مواجه بوده اند. فضایی که متأسفانه پس از آخر دوران باشکوه دهه ۷۰ در عرصه سریال سازی رفته رفته کمرنگ شد و این مؤلفه های تجاری بودند که جانشین خلاقیت و خاطره سازی شده و فضایی را به وجود آوردند که به صورت اندک میتوان اثری نوستالژیک را میان آن جستجو کرد.

منبع: