در نشست موزه و رسانه ها تاکید شد موزه یک رسانه و بازوی تربیتی جدید در ادبیات مطالعات فرهنگی و ارتباطاتی جهان است

به گزارش آبنما کار عضو هیات علمی گروه ارتباطات دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران با بیان این که موزه چنانچه معنای عام رسانه را در نظر گیریم، رسانه به حساب می آید، اظهار داشت: اگر رسانه را رسانه های جمعی در نظر گیریم، موزه رسانه نیست؛ چون که در رسانه جمعی محتوای واحد تولید می شود، اما موزه ها به دنبال به نمایش گذاشتن اشیای یکسان نیستند.
به گزارش آبنما کار به نقل از ایسنا، مهدی منتظر قائم در نشست موزه و رسانه ها که امروز به مناسب روز ارتباطات و روابط عمومی در موزه ملی علوم و فناوری ایران برگزار شد، به رابطه موزه و رسانه ها پرداخت و توضیح داد: این رابطه از منظر نقش و وظیفه ای که رسانه ها می توانند برای ترویج فرهنگ موزه برعهده گیرند یا تعاملی که موزه ها می توانند با رسانه ها برای پیشبرد اهداف عمومی خود داشته باشند، قابل بحث است.
وی با اشاره به اینکه موزه در حیات فرهنگی جامعه و انتقال تجارب نسلی در کنار سایر نهادهای فرهنگی وظایف غیرقابل انکاری دارد، اظهار نمود: ادبیات جهانی در این عرصه هنوز در فضای ایران نفوذ نکرده و ما در بهترین حالت نقش و کارکردهای اجتماعی موزه را بعنوان یک مدل در نظر می گیریم، این در حالی است که در ادبیات مطالعات فرهنگی و ارتباطاتی جهان معاصر به موزه بعنوان یک بازوی تربیتی جدید نگاه شده و مطالعات موزه جزو شاخه ها و رویکردهای پست مدرن بشمار می رود.
عضو هیات علمی گروه ارتباطات دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران ذیل رابطه موزه و رسانه ها به نحوه حضور موزه در تکنولوژی های ارتباطی اشاره نمود و اظهار داشت: امروزه در این اینترنت بسترهایی وجود دارد تا افراد بتوانند در آنها گالری های شخصی خویش را طراحی نمایند، این در شرایطی است که در ایران بر کارکرد ارتباطی شبکه های اجتماعی متمرکز شده ایم و انواع دیگر شبکه های مجازی وجود ندارد. به هر صورت این حوزه ۷ الی ۸ سالی است که در دنیا پیشرفت قابل توجهی داشته و ما هم باید جنبه حضور موزه در تکنولوژی های ارتباطی را پر رنگ کنیم؛ ازاین رو پیشنهاد می شود گروه های مختلف اجتماعی در شهرها و روستاها بخش های خاصی از صنعت و غیره گالری ها و موزه های کوچک خود در بستر ISP را طراحی نمایند.
منتظر قائم حوزه دیگر که در دنیا اشکال جدیدی را تجربه می کند، حضور و کاربرد ISP در موزه ها دانست و اشاره کرد: باید فناوری های نوین ارتباطی را بعنوان ابزار نمایش در موزه ها به کار ببریم، به شکلی که تجربه زیسته رجوع کننده ضمن بازدید دو ساعته از موزه این طور باشد که گوی یک دوره از تاریخ را در عرض دو ساعت زندگی کرده است. در این عرصه باید سرمایه گذاری صورت گیرد، چون که می تواند بازده خوبی داشته باشد و جایگاه واقعی موزه را به جامعه ما برگرداند.
عضو هیات علمی گروه ارتباطات دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران در پاسخ به این سوال که دلیل آنکه موزه رسانه است، چیست؟ اظهار نمود: شباهت موزه با سایر نهادهای اجتماعی و فرهنگی این است که با انسان سروکار دارد و می خواهد انسان را از زوایای مختلف نشان دهد. در پاسخ به این سوال که آیا در جهان جدید می توان موزه را رسانه فرض کرد یا خیر، باید اظهار داشت که “دیالکتیک خود و جهان” در طول تاریخ تکامل پیدا کرده و به منظور شناخت جهان باید جهان تاریک درون را شناخت و آنرا در چارچوب ماده بیرونی نشاند. از این منظر وظیفه موزه هم نگهداری آرشیوسازی و در معرض دید گذاشتن اشیا، نمادها و نشانه هایی است که توسط انسان ها ساخته شده و ازاین رو انباشت شناختی انسان ها به شمار می آید.
وی در همین زمینه اشاره کرد: کارکرد اصلی رسانه انتقال معنا است، در حالیکه اشیای موزه ای می تواند شامل چنین کارکردی باشد؛ در عین حال که از منظر شیء بودگی خود هم دارای کارکرد بازآفرینی معنایی است.
عضو هیات علمی گروه ارتباطات دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران با اشاره به اینکه در عرصه رسانه با بازنمایی سروکار داریم، اما خود اشیا برای ما اصالتی ندارند؛ اشاره کرد: برای ما اصالت بیشتر در اصل شیء نهفته است؛ به عبارتی در اصالت ها ضرورتی است که قابلیت تکثیر پیدا نمی کنند.
وی افزود: در معنای اجتماعی رسانه بودن تحول تاریخی اتفاق افتاده و در ادوار مختلف ابزارهایی ساخته ایم که توانستند ظرفیت های ارتباطی گسترده تری را محقق کنند، بدین سان چشم و گوش ما هم رسانه است یا اگر معنای ذهنی خویش را ترسیم نماییم یا حتی در چارچوب لباس به خود بپوشانیم از این منظر خود ما هم رسانه محسوب می شویم. ازاین رو می توان موزه را در معنای عام رسانه و با عنایت به کارکرد انتقال معنا در آن، یک رسانه فرض کرد.
منتظر قائم در انتها اشاره کرد: اگر معنای عام رسانه را در نظر بگیریم موزه یک رسانه است و ترتیب خوبی هم است؛ این در شرایطی است که اگر رسانه را رسانه های جمعی در نظر گیریم موزه رسانه نیست چون که نقش ها و کارکردهای رسانه جمعی را ندارد در رسانه های جمعی محتوای واحد تولید می شود، در حالیکه اعتبار هر موزه به اصالت و یگانگی اشیای آن است.
موزه خدمت عمومی است
حسینعلی افخمی، عضو هیات علمی و مدیرگروه دانشکده ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی هم در این جلسه حاضر شد و اشاره کرد: موزه یک رسانه است اما با عنایت به سرعت رسانه ها یک رسانه کند بشمار می رود و باید دید که این رسانه چطور می تواند از راه حفظ میراث فرهنگی پاسداری و ترویج آن و هم ترویج دانش جاری جامعه نقش خود در حوزه آموزش و آگاهی بخشی عمومی ایفا کند.
وی همینطور با اشاره به اینکه موزه ها می توانند تبدیل به خبر شوند، اضافه کرد: موزه ها می توانند با همکاری سایر موزه ها تنوع محتوایی ایجاد کنند؛ ضمن آنکه از راه ارتباط با سایر کشورها محتوای موزه را به یک محتوای بین المللی تبدیل کنند.
عضو هیات علمی و مدیرگروه دانشکده ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی افزود: مدیریت رویدادها در موزه می تواند به خلق رویداد انجامیده و انگیزه ای برای رسانه ها ایجاد کند تا از موزه سوژه خبری دربیاورند.
وی همینطور به کارکرد سرگرمی موزه اشاره نمود و اظهار داشت: این سرگرمی توأم با یادگیری است، زمانی که یک خانواده ۵ نفره از موزه بازدید می کنند هر کدام از آنها برداشت ویژه ای دارند.
وی اشاره کرد: مفهوم خدمت عمومی در دولتهای رفاه پس از جنگ جهانی دوم شناخته شده و از این منظر موزه همچون بهداشت عمومی، آموزش عمومی و حمل و نقل عمومی یک خدمت عمومی به حساب می آید، این در شرایطی است که گذر زمان ناکارآمدی و کج سلیقگی سیاستمداران گاهی سبب می شود مفاهیم عمومی به گوشه ای برود و سرمایه عمومی ملک خصوصی از آب دربیاید.
افخمی تصریح کرد: در این اندیشه که موزه یک خدمت عمومی است، روابط عمومی می تواند کاربری فوق العاده برای موزه داشته و در کنار آن رسانه های عمومی هم می توانند کمک کننده باشند.
عضو هیات علمی و مدیرگروه دانشکده ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی در انتها روابط عمومی بین المللی موزه ها را مورد تاکید قرار داد و اظهار داشت: این مورد در دیپلماسی فرهنگی و رسانه ای اهمیت فوق العاده ای دارد، اما هنوز در کشور ما عملیاتی نشده است. در حوزه رسانه ها تنها تبلیغ کافی نیست، بلکه باید فرصتی ایجاد شود که جامعه بازخورد خویش را نشان دهد و در این صورت یک موزه پویا خواهیم داشت.